خبرگزاری مهر-گروه هنر- آروین موذنزاده: در طول ۱۵ ماه گذشته که پاندمی کرونا تاثیرات مخربی بر فعالیتهای تئاتری و زندگی اهالی تئاتر گذاشته است توجه عدهای از هنرمندان و فعالان این عرصه به جایگزینهایی مانند اجرای تئاتر به صورت آنلاین و فعالیتهای جسته و گریخته دیگری در فضای مجازی و یا تولید محدود نمایشهای کوتاه و یا تله تئاتر ارزشمند است.
مونا فرجاد نیز از جمله هنرمندانی است که این روزها به صورت شخصی و خودخواسته مونولوگهای کوتاهی را براساس ادبیات عامه ضبط میکند که هر هفته از صفحه شخصیاش در فضای اینستاگرام برای مخاطبان به اشتراک گذاشته میشود. فرجاد در این مدت کوتاه توانسته مخاطبان زیادی را به خود جذب کند. او بدون امکانات و در منزل شخصیاش، با دوربین موبایل و گاهی همراهی یک نوازنده، دست به تولید «تکگوییهای زنانه بر اساس حروف الفبا» زده است؛ اجرایی که تنها بر خلاقیت فردی و مونولوگهای متنوع و کوتاه که توسط یکی از دوستان نویسندهاش نوشته میشود، استوار است.
این قطعات نمایشی را شاید از لحاظ اصولی نتوان جزو تئاتر آنلاین به حساب آورد چون این ویدئوها از قبل ضبط شده و بعد به صورت آفلاین منتشر میشوند و مخاطبان نمیتوانند به صورت زنده کنشهای بازیگر را جلوی دوربین دنبال کنند و از زیرساختها و تجهیزات حرفهای که لازمه ضبط یک نمایش آنلاین یا حتی فیلمتئاتر است نیز برای ضبط این مونولوگها استفاده نمیشود اما همین تلاش در شرایط کرونازده تئاتر میتواند به عنوان نقطه امیدی برای چنین فعالیتهایی در فضای مجازی از جانب هنرمندان تبدیل شود.
در همین راستا گفتگویی با مونا فرجاد انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
* ایده تکگوییهای زنانه چطور شکل گرفت چون شما جزو معدود هنرمندانی هستید که بدون انتظار و توقع از بخش دولتی، خودتان دست به کار شدهاید تا از این رخوت دوران کرونا بیرون بیایید؟
با شروع کرونا مثل همه افراد فکر میکردم این بیماری چند ماه بیشتر طول نمیکشد و بعد همه چیز به حالت اولیه برمیگردد اما دیدیم که اینطور نبود و بحران بیماری همچنان ادامه دارد. در طول این مدت به شدت دلتنگ دیدن و بازی کردن در تئاتر بودم بنابراین فکر کردم شاید خیلیهای دیگر هم مثل من دلتنگ تئاتر هستند از این رو تصمیم گرفتم در صفحه اینستاگرام خودم که این روزها به صورت رسانهای مجازی درآمده که در اختیار هر شخصی قرار دارد دست به تولید نمایشهای کوتاهی بزنم. احساسم این بود شاید افرادی که به هر دلیلی صفحهام را دنبال میکنند، دوست دارند از من اطلاعاتی داشته باشند بنابراین تولید این تک گوییها شاید برایشان جالب باشد.
* چطور تکگویی را برای اجرا انتخاب کردید؟
به این دلیل که وقتی شرایط، پاندمی است و قرار است فاصله اجتماعی رعایت شود و امکان حضور جمعی در یک مکان بسته وجود ندارد تنها نمایش تک گویی امکان پذیر است به این ترتیب دیگر نیاز به همراهی افراد دیگری به عنوان بازیگر و یا عوامل پشت صحنه نیست و من به تنهایی میتوانم از پس اجرا بربیایم.
با دوست نویسندهام که گپ زدم به پیشنهاد وی قرار شد از کتاب «فرهنگ لغات عامیانه» محمدعلی جمال زاده استفاده کنیم و هربار یک قطعه نمایشی را براساس حروف الفبا در صفحه من پخش کنیم. علت اینکه از تکگوییهای موجود و مونولوگهایی که چاپ شدند و در بازار موجود هستند استفاده نکردیم این بود که تعدادی از آنها خیلی خوب و درجه یک بودند که قبلاً کار شدند و یک تعدادشان هم حداقل من دوست شان ندارم و سلیقه من نیستند.
* چرا به سراغ آثار کلاسیک یا ادبیات نمایشی نرفتید؟
در نمایشنامههای کلاسیک یا آثار شناخته شده ادبیات نمایشی مونولوگهای جذابی وجود دارد اما به نظرم آمد شاید تنها کسانی که اهل تئاتر و تئاتر بین هستند با آن قطعههای نمایشی و مونولوگها ارتباط برقرار کنند در حالی که اینستاگرام در اختیار همه است و همه میتوانند آن را ببینند بنابراین دوست داشتیم طیف وسیعی از افراد با این مونولوگها ارتباط برقرار کنند پس تصمیم گرفتیم دوست نویسنده من - که علاقه مند نیست نامش فاش شود - قصههایی بنویسد که برای عموم جذابتر باشد ضمن اینکه در دل خود آموزشی هم داشته باشد چون بازیادآوری کلمات و فرهنگ عامیانه و ضربالمثلهایی که همیشه وجود داشتند خودش به نوعی آموزش است.
شاید یکی مثل خود من بعضی کلمات را نشناسم و تا به حال با آنها و یا مفاهیمشان برخورد نکرده باشم اما این تکگوییها فرصتی برای شناخت بهتر فرهنگ عامه و اصطلاحات کمتر رایج زبان فارسی که ممکن است به دست فراموشی سپرده شده باشند، فراهم میآورد. به شخصه دغدغه این را داشتم که یک کار فرهنگی انجام بدهم چون بعضی اوقات نباید منتظر دیگران بود و یا اینکه انتظار داشت از ارگان یا نهادی کمک و حمایت بگیرید به همین دلیل است که من با اندک امکانات و با آنچه به دستم میرسد و میتواند المانی از آن قطعه نمایشی مورد نظر باشد این تک گویی ها را ضبط میکنم.
در این روزها که تئاتر جزو مشاغل اولیهای بوده که تعطیل شده است و به دلیل شرایط کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتی، سالنها با نصف ظرفیت کار میکنند و شاید خیلیها هم به دلیل ترس از کرونا سراغ سالنها ی نمایش نمیروند، تئاتر آنلاین، میتواند به عنوان امکانی برای زنده نگاه داشتن و نفس کشیدن در فضای تئاتر مورد استفاده قرار گیرد مثلاً در یکی از این تکگوییها که در مورد حرف چ بود من لباس ژاپنی پوشیدم اما اولش میگویم منم «چانگ چینگ چون / سفیر چین و ماچین» خیلی از دوستان کامنت گذاشته بودند که این لباس ژاپنی است. بله من هم میدانم این لباس ژاپنی است ولی من نه پولی دارم که بخواهم بابتش طراح لباسی داشته باشم و نه لباس برایم بدوزند.
این کیمونو نشانهای از خاور دور بود که همه ما وقتی کیمونو میبینیم یاد کشورهای چین، ژاپن و کره میافتیم و من نیز سعی کردم با المانی از آن کشور این قطعه نمایشی را کار کنم.
* چقدر به تئاتر آنلاین به عنوان یک امکان یا جایگزین تئاتر صحنهای اعتقاد دارید؟ شیوهای که بشود از آن کسب درآمد هم کرد.
هیچ وقت تئاتر آنلاین نمیتواند جایگزین تئاتر در صحنه باشد. اصلاً فضای صحنه، اینکه بازیگر و تماشاگر نفس به نفس همدیگر هستند، آن حس و حالی که روی صحنه شکل میگیرد، همگی در یک نمایش، زنده است. البته در تئاتر آنلاین هم همین طور است، ولی نفس به نفس تماشاگر نیستیم، حال دیگری دارد که به نظرم قابل جایگزینی نیست ولی در این روزها که تئاتر جزو مشاغل اولیهای بوده که تعطیل شده است و به دلیل شرایط کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتی، سالنها با نصف ظرفیت کار میکنند و شاید خیلیها هم به دلیل ترس از کرونا سراغ سالنهای نمایش نمیروند، فکر میکنم تئاتر آنلاین، میتواند به عنوان امکانی برای زنده نگاه داشتن و نفس کشیدن در فضای تئاتر مورد استفاده قرار گیرد.
* فکر میکنید مدیریت دولتی باید به این قضیه ورود کند یا اینکه هنرمندان خودشان میتواند بدون حمایت موفق شوند.
چه بهتر که مدیریت دولتی به این فضا ورود و از لحاظ مالی از هنرمندان حمایت کند یا حداقل امکاناتی مثل استودیو و دوربین و تجهیزات فنی را در اختیارشان قرار دهد چون خود هنرمندان به تنهایی نمیتوانند امکانات ضبط و تولید آثار را تامین و به تئاتر آنلاین بهعنوان فضایی برای کسب درآمد فکر کنند مگر اینکه به بخش بازرگانی و چگونگی جذب سرمایه اشراف داشته باشند که باز هم فکر میکنم در شرایط اقتصادی این روزها کار بسیار مشکلی است یا اینکه ارگانها و نهادهایی باشند که دغدغه فرهنگی دارند و بخواند در این زمینه سرمایه گذاری کنند. به هر حال اتفاق خوبی میافتد که بخش دولتی پشت گروههای تئاتری بایستد و از آنها حمایت کند.
در یک سال و نیم گذشته از جمله افرادی که خیلی متضرر شدند هنرمندانی و فعالانی هستند که در حوزه تئاتر کار میکنند، همان طور که میدانید تعدادی از سالنهای تئاتر بسته شدهاند، این بسته شدن سالنهای تئاتری یعنی بیکاری تعدادی از بازیگران تئاتر، عوامل پشت صحنه، گروه صحنه، لباس، گریم، تبلیغات، حتی خدمهای که در یک مجموعه فرهنگی هنری تئاتر کار میکنند چون وقتی تئاتر تعطیل شود آن فرد هم بیکار میشود. ببینید در این مدت چه تعداد زیادی از کار کردن محروم بودهاند و منبع درآمدی هم نداشتهاند بنابراین اتفاق خوبی است اگر بخش خصوصی مانند حوزه سینما و برخی آثار تصویری بتواند به عنوان اسپانسر به این اتفاق ورود کند و به عنوان نمونه امکانی فراهم شود تا بتوان در پلتفورمهای مختلف اقدام به نمایش تئاترهای آنلاین همراه با بلیت فروشی کرد.
* شما تقریباً بدون امکانات و بر پایه استعداد و خلاقیت فردی و البته متنهای کوتاه جذاب در این مدت کوتاه توانستید مخاطب زیادی جذب کنید. به نظر خودتان چقدر زیرساخت و امکانات فنی برای شکلگیری چنین ایدهای مهم است. اگر امکانات بیشتری داشتید موفق تر می شدید یا اینکه اگر کارتان از طریق یکی از پلتفورمهای دولتی پخش میشد مخاطب بیشتری داشت؟ البته به نظر میرسد دلیل موفقیت این کار علاوه بر خلاقیت فردی و بازی خوب، کوتاه بودن و در دسترس همه قرار داشتن در فضای اینستاگرام است.
اینکه میگویید بدون امکانات، درست است چون من واقعاً امکاناتی ندارم و بخشهای نمایشی را در خانه و یکی، دو بخش نمایشی را در خانه دوستانم ضبط کردم. حتی تنها در دو سه کلیپ آخری که ضبط کردم سه پایه داشتم و خودم هنوز نتوانستم این وسیله را بخرم و قبل از آن در خانه زیر دوربین، میز میگذاشتم و اطراف آن را کتاب میچیدم تا موبایل ثابت شود. برای من تولید این تک گویی ها کار سختی بود چون همیشه به عنوان بازیگر در یک پروژه قرار میگرفتم، لباس و گریمم آماده بود، صحنه چیده شده بود و من فقط در آنجا وظیفه بازیگری داشتم نه اینکه دغدغه لباس داشته باشم و یا اینکه صحنه چطور باید چیده شود و زاویه دوربین و یا کیفیت صدا چگونه باشد.
به عنوان نمونه یکی از مشکلاتی که این نمایشهای کوتاه دارد، این است که در برخی مواقع کیفیت صدا ضعیف میشود با اینکه من تلاش میکنم در تدوین، صدا را بالا ببرم ولی به هر حال صدا ی محیط وجود دارد و من با بلندگوی دوربینِ موبایل صدا را ضبط میکنم و متوجه وجود نواقص میشوم ولی اگر قرار بود فکر کنم برای خودم امکاناتی فراهم کنم و بعد بخواهم این نمایشها را ضبط کنم، به دلیل اینکه در حال حاضر اجاره کردن تجهیزات و امکانات، کار هزینهبری است شاید از ادامه کار منصرف میشدم ولی تصمیم گرفتم این کار را با همین امکاناتی که در اختیار دارم، انجام دهم. البته در نظر دارم که حتماً یک هاشف که قابلیت اتصال به گوشی موبایل را داشته باشد، خریداری کنم که کیفیت صدا بهتر شود.
تا این لحظه به این فکر نکرده بودم که کارم از پلتفرم دولتی پخش شود. با خود فکر میکنم و میگویم مگر قرار است چقدر پول بدهند که کار انجام شده، سفارشی باشد. چه من و چه نویسنده متن، بدون هیچ چشمداشت مالی و فقط به دلیل اینکه کار فرهنگی کرده باشیم، انجام این کار را بر عهده گرفتیم.
در حال حاضر پلتفرمهای مطرحی وجود دارند که گردش مالی در آنها رقمهای بالایی دارد و بودجههای زیادی در اختیار سریالها قرار میدهند که با هزینههای کلان ساخته شوند و چه خوب است که بتوانند این کار را برای تئاتر هم انجام دهند. شاید با یک بیستم هزینههایی که برای یک سریال میکنند، بتوان تئاترهای خوبی به صورت آنلاین اجرا کرد و برای آنها بلیتفروشی و حتی جذب اسپانسر کرد پیش از این از من سوال شده بود که اگر سرمایهگذار یا تهیهکننده وجود داشته باشد، این کار را انجام میدهید؟ به این موضوع هم فکر نکرده بودم که چنین اتفاقی بیفتد چون اگر قرار است حضور یک سرمایهگذار یا تهیهکننده به معنای اعمال نظر بر متنها، شکل اجرایی و همه این چیزها باشد، بهتر است این قطعههای نمایشی همین روند فرهنگی خودشان را داشته باشند. احساس من این است کاری که از دل برآید، بر دل نشیند. اینکه با هزینه کم بخواهم برای پلتفرمی با قوانین آنها کار کنم، ترجیح میدهم از صفحه موبایل خودم کارها را ضبط کنم و در اختیار کسانی که علاقهمند هستند، بدون آنکه هزینهای بپردازند، قرار دهم.
در حال حاضر پلتفرمهای مطرحی وجود دارند که گردش مالی در آنها رقمهای بالایی دارد و بودجههای زیادی در اختیار سریالها قرار میدهند که با هزینههای کلان ساخته شوند و چه خوب است که بتوانند این کار را برای تئاتر هم انجام دهند. شاید با یک بیستم هزینههایی که برای یک سریال میکنند، بتوان تئاترهای خوبی به صورت آنلاین اجرا کرد و برای آنها بلیتفروشی و حتی جذب اسپانسر کرد تا هزینههایشان نیز برگردد به شرط آنکه تنها به سراغ یک عده خاص برای تولید چنین آثاری نروند بلکه هنرمندانی را در نظر داشته باشند که در طول یک سال و نیم گذشته کار نکردهاند. البته اگر قرار باشد با کمک هزینههای اندکی که قبلاً برای اجرای نمایشهای صحنهای در نظر گرفته میشد دست به تولید تئاتر آنلاین زد، امکان پذیر نیست چون در این گونه تئاتری علاوه بر هزینه عوامل و اجرا، بحث ساختوساز، دوربین، صدا، استودیو و مسائل فنی و تکنیکی نیز مطرح میشود.
امیدوارم حمایت دولتی یا بخش خصوصی شامل حال تئاتر شود و پلتفرمهایی که در حال حاضر وجود دارند به روش حرفهای به این قضیه ورود کنند، نگاه حرفهای به تئاتر داشته باشند و به این فکر کنند که میتوان از تئاتر درآمدزایی کرد.
اوایل شروع پاندمی کرونا یک کمپانی تئاتری، نمایشهای درجه یک و مهمی را که در انگلیس روی صحنه رفته بود، به صورت رایگان در یوتیوب در اختیار مخاطبان قرار میداد و مردم یک هفته فرصت داشتند که این آثار را تماشا کنند که تجربه لذت بخش و آموزشی بود. ما هم در ایران میتوانیم با چنین ایدههایی هم کار فرهنگی بکنیم و هم به فکر درآمدزایی باشیم. حتی دولت میتواند در صورت حمایت بخش خصوصی از تئاتر درصدی از مالیات آنها را ببخشد تا پلتفورم ها تشویق به سرمایه گذاری در این حوزه شوند.
نظر شما